پیش بینی 50 درصد ظهور جمعیت شته مومی کلم Brevicoryne brassicae (Hemip.: Aphididae) در مزارع کلزای استان اصفهان
عنوان دوره: اولین کنگره بین المللی حشره شناسی ایران
نویسندگان
چکیده
شته مومی کلم Brevicorynebrassicae (L.) یک آفت جدی کلزا Brassicanapus L. میباشد. تخمین نیاز گرمایی (روز-درجهی سلسیوس) برای ظهور 50 درصد جمعیت جهت کنترل این آفت مورد توجه خاص میباشد و درتعیین زمان مناسب سمپاشی اهمیت دارد. به منظور تخمین دقیق 50 درصد ظهور جمعیت این شته، 8 مدل توزیع (شامل مدلهای سیگموئید، لجستیک، توانی، گومپرز، گومپرز اصلاح شده، لجستیک، سیگموئید و ویبول ارائه شده به ترتیب توسط دراپر و اسمیت (1998)، سوکال و رولف (1995)، براون و مایر (1988)، شیرون و همکاران (1990)، استونسون و همکاران (2008)، نایت (2007)، براون و مایر (1988) و وگنر و همکاران (1984)) تست شد. مدلهای توزیع بر مبنای درجه-روز لازم در 50درصد ظهور تجمعی جمعیت و یک بیوفیکس معین ساخته میشوند. تراکم جمعیت شته مومی کلم در 4 مزرعه کلزا، طی دو سال متوالیو در دو منطقه استان اصفهان ، و درجه-روز تجمعی محاسبه شده به روش سینوسی نیم-روز برای ساخت مدلها استفاده شد. مدلهابر اساس معیارهای ضریب تبین تعدیل شده و معیارهای اطلاعات آکائیکه و بایز-شوارز به صورت آماری ارزیابی شده و بر اساس دادههای جمعآوری شده از سه مزرعه کلزا در سال سوم اعتبارسنجی شد. نتایج نشان داد که ظهور تجمعی مشاهده شده شته توسطسه مدل به خوبی توصیف گردید. مدلهای انتخابی با استفاده از رگرسیون خطی مقادیر مشاهده شده روی مقادیر پیشبینی شده ارزیابی شد. برای انتخاب بهترین مدل علاوه بر معیارهای آماری، سادگی کاربرد و سهولت تفسیر مدل نیز مد نظر قرار گرفت. مدل سیگموئید ارائه شده توسط براون و مایر برای توصیف 50 درصد ظهور جمعیت شته مومی کلم توصیه میشود، زیرا که این مدل ساده است و پارامتر b آن به معنای درجه-روز تجمعی لازم در زمان 50 درصد ظهور جمعیت میباشد(b =1137.011 DD). از مدل انتخابی میتوان برای زمانبندی کاربرد حشرهکشها و به عنوان پایهای برای ارائه یک برنامه پیشآگاهی موفق جهت مدیریت این شته درمزارع کلزا استفاده نمود.
کلیدواژه ها