آزمون مدل تعادلی مک‌آرتور-ویلسون بر پایة داده‌های مساحت-گونه در جزایر ایرانی خلیج فارس

XML
عنوان دوره: اولین کنگره بین المللی حشره شناسی ایران
نویسندگان
چکیده
مفهوم انتخاب طبیعی و درک سایر پدیده‌های زیستی مدیون مطالعات زیست‌شناسی و بررسی فون و فلور جزایر بوده است. جزایر نسبت به سرزمین اصلی خود، اغلب حاوی جوامع زیستی نسبتاً ساده‌تری برای مطالعه هستند. اگر ارگانیسمی در یک جزیره یافت شود به‌احتمال‌زیاد آن عنصر متعلق به ترکیب فونی جزیره است؛ درحالی‌که این موضوع در سرزمین اصلی صادق نیست. بر اساس مدل تعادلی مک‌آرتور-ویلسون ترکیب فونی و فلوری جزایر، مشابه با ترکیب فونی سرزمین اصلی است؛ ولی تعداد کمتر گونه‌های جزایری به این علت است که تعادل گونه‌ای در جزایر از قوانینی متفاوت از سرزمین‌های اصلی تبعیت می‌کند؛ این تعادل گونه‌ای ماحصل تعداد گونه‌هایی است که به جزیره مهاجرت کرده‌اند و آن‌هایی که به هردلیل نتوانسته‌اند در جزیره مستقر شوند و منقرض شده‌اند. در همین راستا، بزرگی و فاصلة جزیره از سرزمین اصلی در نرخ کاهش تنوع گونه‌های آن جزیره نقش دارد و به همین روی، فون و فلور جزایر آسیب‌پذیر می‌باشند. مطابق این فرضیه، انتظار می‌رود که تنوع گونه‌ای بیشتر در جزایر بزرگ‌تر و نزدیک‌تر به فلات مشاهده شود و بالعکس. در تحقیق حاضر الگوی تعادلی و غنای گونه‌ای راست‌بال‌مانندهای 18 جزیره از جزایر ایرانی خلیج فارس بر اساس لگاریتم وسعت و فاصله از فلات ایران بررسی شده‌اند. نمونه‌ها توسط تور حشره‌گیری با معمولی و نیز تلة نوری جمع‌آوری شدند. نتیجتاً 57 گونه از حشرات راسته‌های راست‌بالان، شیخک‌ها، سوسری‌ها و گوشخیزک‌ها جمع‌آوری و شناسایی شکل‌شناسی شد که از آن میان، گونه‌های Chrotogonus trachypterus (Blanchard, 1836) و Pyrgomorpha conica (Olivier, 1791) از ملخ‌های شاخک کوتاه، بیشترین بسامد حضور (175/0) را نشان دادند. در آزمون‌های «اثر مساحت-تنوع» و « اثر فاصله-تنوع»، جزایر پهناور قشم و فارور) به ترتیب با وسعت 1491 و 138 کیلومترمربع و هردو با فاصلة 20 کیلومتر از فلات( مطابق فرضیه، بیشترین تنوع‌گونه‌ای را داشتند. درحالی‌که جزایر خارک و تنب بزرگ )با میانگین مساحت 15 کیلومترمربع و با فاصلة میانگین 30 کیلومتر از فلات( با جزایر کم‌وسعتی مثل گرم و عباسک (با میانگین مساحت 8 کیلومترمربع) در گروه کمترین تنوع‌گونه‌ای قرار گرفتند. نتیجتاً به جهت این‌که منحنی‌های لگاریتمی به‌ دست آمده از برخی جزایر مثل خارک و تنب بزرگ از الگوی تعادلی فرضیة یادشده پیروی نمی‌کند، می‌توان تأثیر عوامل جانبی از بین برندة تعادل، همچون بالابودن نرخ انقراض براثر فعالیت‌های انسانی و بی‌توجهی به حفظ محیط‌زیست طبیعی را دخیل دانست. بر این اساس، افزایش دقت‌های زیست‌محیطی و محافظتی در جزایر مسکونی و غیرمسکونی خلیج‌فارس توصیه می‌شود.
کلیدواژه ها